کارنامه اعمال

خودخاهمن یه ادم‌خودخاهم...همیشه یادم میمونه که خودخاهم...من فقط دلم برای اون موقع تنگ شده اون موقع هم سرم منت میذاشالانم مدل منت عوض شده...هیچ وخت ازت هیچی نمیخامهرگزهرگزهرگزمرسی که هستیو به تموم حرفام تو این سالها گوش دادیمرسی ک منو تو خودت جا دادیدیگه هرگز نمیگم ش م د ه اون فک میکنه بمن الان خیلی خوش میگذره کارنامه اعمال...ادامه مطلب

فیروزانهروتیشن ِ غدد هم تموم شد و رو سیاهیش موند به دیوار!!!!! الان اومدم روماتو ک نفس بکشم ...دیشب انقد گریه کردم تا خابم برد...صب پاشدم دیدم چشام یه وجب پف کرده ...برای اینکه قطر پف چشمم کمتر معلوم شه خط چشم کشیدم...و امروز بعضیا فک‌کردن حالم خیلی خوبه ک بعد مدت ها با خط چشم اومدم بیمارستان ...الانم یه مایلد تو مودریت هدک دارم ..خابم میاد ..برم خونه ماکارانی بخورم و بعدش دوسه ساعت بخابم کارنامه اعمال...ادامه مطلب

رزیدنت داخلی الان یک ماه و چهار روز از رزیدنتیم میگذره و شکر خدا تا الان لحظه ای از داخلی اومدن و قبول شدنم پشیمون نشدم، دقیقا داخلی چیزیه که من از پزشکی انتظار دارم ،همون حسی که دنبالش بودم ،حس رضایت خاطر حتی وقتی که پست کشیکم و له له و خاب خاب دارم برمیگردم خونخ ،لبخند گوشه ی لبم که وارد رشته ای شدم که فکر میکنم که توش حرفی برای زدن دارم ،توش آرامش دارم و میتونم به بقیه کمک کنم  پ .ن = حس امشب رو مدیون گل بانو زن 41 ساله ی افغانم که امیدوارم زنده از در بیمارستان پاشو بذاره بیرون .... کارنامه اعمال...ادامه مطلب

اخر ماه دوم این مدت خیلی سرم شلوغ بوده ولی همیشه یه گوشه ی ذهنم درگیر اینجا بوده ،اینکه بیام اینجا بنویسم که چه خبر بوده و چطوری گذشته این مدت ... روزای اول آبزروی با اینکه از صب تا ساعت هشت شب بود ولی به شدت خسته میشدم ...الان ولی حتی بعد کشیک میتونم مقاومت کنم و تا شب نخابم ...ادم واقعا با همه شرایط کنار میاد و ب هنه چی عادت میکنه... الان خونمونم ،به لطف دکتر ای و دکتر ع تونستم امروز زودتر برگردم و بیام یسر خونه ،دلم خیلی تنگ شده بود البته نه اینکه بی تاب شده باشم ولی خب... بدو بدو زیاد داره کاذم ولی وقتی دارم از در بیمارستان میام بیرون علی رغم تمام خستگی ای ک دارم و بعضا خودمو واقعا تا خونه میکشونم ولی وقتی تو راهم لبخند کوچیکی گوشه لبمه ک شاید فقط خودم حس کنم و همین راضی کنندس برام .... قراره از ماه بعد یه کشیکمون کم بشه ،،، دوس دارم روتیشن بعدی بیوفتم عفونی... دوس دارم برم یه پالتو خوووووشگل بخرم ولی حیف ک همش خستم و خابم میاد .... زلزله هم ک هممونو لرزوند ... کارنامه اعمال...ادامه مطلب

کارنامه اعمال...

کارنامه اعمال...

ماع ماع واقعا بعضی از مردمم ما بخصوص اقایون خیلی بی فرهنگن دقیقا نمیدونم چی فک میکننن وقتی بخودشون اجازه میدن سر هر دعوایی بلند بلند تو هر جمعی از بیمارستان گرفته تا توی خیابون جایی ک دختر و  پسر بچه و پبر خانم اقا هستن یسری فحشای زشت و زننده رو به زبون بیارن.. واقعااینه چه برتریو براشون ب ارمغان میاره چرا این فحشا شده مث نقل و نبات چرا قبحشو ریختن... چرا ما اینجوری شدیم چرا داریم به عصر قارنشینی برمیگردیم چرا عین گاو شدیم؟ + تاريخ جمعه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۶ساعت 10:9 AM نويسنده الناز | کارنامه اعمال...ادامه مطلب

نمیدونم چرا ژیاردیا ام!یه تک یاخته ی تنها و اکثرا غمگینبعضیا فک میکنن ژیاردیای پلاستیکی وجود ندارهاما من وجود دارماینجاتو بلاگفا-------------------------------------------------الان دیگه خیلی وقته که اکثرا غمگین نیستم!بهمن 95-------------------------------------------------من آینده ی اینجارو عوض میکنم .بهمن 95-------------------------------------------------------------------------------- کارنامه اعمال...ادامه مطلب

همساده! وقتی که آخرین امضاهارو گرفتم...وقتی دکتر وکیل تشکر کرد... وقتی بودن و دیدن ... وقتی از اومدنشون خوشحال شدم... وقتی عکس سلفی دونفره گرف موقعی ک حواسم نبود وقتی ک موقع ناهار برگشتم و نذاشتم رفلکس سیری بهم غلبه کنه و تا اخرین دونه برنج و صرفا بخاطر خوشحالیم خوردم... وقتی لوله زیر ظرفشویی گرف وقتی جوجهارو دادیم رفت وقتی عکس جوجهارو دیدم وقتی شورای پزشکی نتیجشو اعلام کر کارنامه اعمال...ادامه مطلب

نظم و نظام درسته که عددش رند و منظم نبود ولی تاریخش منظم بود و تو ذهنم میمونه... ده ِ پنجِ نودو پنج هشتم هم که برای سمیه رفتیم خرید! تولد مامانت بود ! سایش بالا سرمون باشه نهم تولد احسان بود ...29 رو فوت کرد! سوری طور! یه تاریخی هم که یادم نیست تو همین مرداد تولد مهدی گولون حناییه! امروز یک بار در حضورت اعتراف کردم که وبلاگ دارم و تو گفتی که سرچ میکنی و لاک ژیاردیاییِ منو پ کارنامه اعمال...ادامه مطلب